دکتر شهرام توفیقی اقدامات دولت یازدهم در حوزه سلامت در مناطق محروم را از چند منظر قابل بررسی میداند: «برای اینکه بگوییم دولت به مناطق محروم و کم برخوردار توجه کرده است یا خیر باید از یک سو وضعیت بیتوته کردن پزشکان در مراکز بهداشتی و درمانی روستایی و از سوی دیگر توزیع مناسب و دسترسی عادلانه به امکانات تشخیصی و درمانی در مناطق محروم و کم برخوردار را بررسی کنیم.
شفاآنلاین>سلامت>در حالی که بر اساس آمارهای رسمی طرح تحول نظام سلامت موجب رضایتمندی 70
درصدی مردم شده است و به اذعان مسئولان اجرایی کشور کار بیسابقهای در
تکمیل و نوسازی شبکههای بهداشتی و ماندگار کردن پزشکان متخصص در مناطق
محروم در دولت یازدهم صورت گرفته اما با وجود این در چند روز گذشته
رسانههای مخالف دولت این بار از سر کم آوردن سوژه و پیدا نکردن بهانه برای
تاختن به وزارت بهداشت آن هم بدون استناد به نظرات کارشناسی و آمارهای
رسمی کشور سعی در نمایشی خواندن دستاوردهای طرح تحول دارند. به گزارش شفاآنلاین،آنها میگویند
دولت تدبیر و امید به مناطق محروم بیتوجه بوده و طرح ماندگاری پزشکان در
این مناطق نیز تنها یک شوی تبلیغاتی بوده است. این رسانهها در حالی به
بزرگترین طرح اجتماعی دولت میتازند که بر اساس گزارشهای منتشر شده از
مرکز آمار کشور، هم اینک در دولت یازدهم 2 هزار و 500 خانه بهداشت و مرکز
جامع سلامت روستایی ایجاد و 6 هزار و 200 طرح بهداشتی نوسازی شدهاند حال
آنکه طبق طرح ماندگاری پزشکان در مناطق محروم حدود 5 هزار و 749 پزشک
عمومی، متخصص و فوق تخصص در 301 شهر محروم مستقر شدهاند.
دکتر شهرام توفیقی، عضو هیأت مدیره انجمن علمی اقتصاد بهداشت ایران و عضو
شورای آیندهنگاری و نظریهپردازی سلامت فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری
اسلامی ایران اقدامات دولت یازدهم در حوزه
سلامت در مناطق محروم را از چند منظر قابل بررسی میداند: «برای اینکه
بگوییم دولت به مناطق محروم و کم برخوردار توجه کرده است یا خیر باید از یک
سو وضعیت بیتوته کردن پزشکان در مراکز بهداشتی و درمانی روستایی و از سوی
دیگر توزیع مناسب و دسترسی عادلانه به امکانات تشخیصی و درمانی در مناطق
محروم و کم برخوردار را بررسی کنیم. کارشناسان حوزه سلامت معتقدند، در نظام
سطحبندی ارائه خدمات نباید فقط روستاها و شهرهای کوچک را جزو مناطق محروم
به حساب آورد. عدم تخصیص منابع مالی کافی در حوزه سلامت موجب شده دولتها
در توسعه مراکز بهداشت و درمانی بهصورت انقباضی عمل کنند به این معنا که
در مراکز شهرها و قطبها سطحبندی امکانات وجود نداشت بنابراین جمعیتی که
از امکانات استفاده میکردند زیاد بودند. به گفته دکتر توفیقی، یکی از
خروجیهای اقدامات دولت یازدهم این است که حالت انقباضی را در توزیع
تجهیزات بهصورت حساب شدهای کاهش داد و برخی امکانات تشخیصی و درمانی را
به صورت منظم و با برنامه در برخی شهرهای کمتر برخوردار توزیع کرد. در همین
باره دولت یازدهم انصافاً در توزیع و دسترسی عادلانه به تجهیزات و امکانات
به سمت مناطق محروم عالی کار کرده است. چابهار مثال خوبی است؛ پیش از
توسعه و بهبود بیمارستان چابهار و راهاندازی سیتیاسکن در این شهرستان
مردم چابهار مجبور بودند صدها کیلومتر را تا شیراز، بندرعباس یا سیستان و
بلوچستان برای استفاده از سیتیاسکن بروند.»
تأمین پزشکان در مناطق محروم
و روستایی
دکتر توفیقی میگوید: «اینکه پزشکان در مناطق محروم حضور ندارند را قبول
ندارم اما چیزی که مهم است، توسعه یافتگی یک منطقه از نظر اجتماعی و فرهنگی
باید وجود داشته باشد تا توسعه یافتگی بهداشت و درمان پایدار باشد. هر چند
اقدامات انجام شده از سوی وزارت بهداشت به شکلگیری توسعه پایدار منطقهای
کمک میکند اما این خلأیی که وزارت بهداشت (ministry of health)نمیتواند در برخی مناطق وضعیت
را بهتر از این ایجاد کند به عوامل محیطی برمیگردد.
او در ادامه اضافه میکند: «اختصاص سهمیه بومی برای دانشجویان رشتههای
بهداشت و درمان که تنها در دولت یازدهم انجام شد اقدام خوبی است ولی کافی
نیست. بر اساس این طرح دانشجویان رشتههای پزشکی برای گذراندن طرح بهصورت
بومی پذیرش میشوند و برای اینکه این گروه از پزشکان بعد از گذراندن طرح به
مراکز استانها و شهرهای بزرگ کوچ نکنند دولت سهمیهای را برای آزمون
تخصصیشان در نظر میگیرد. بخشی از نیازهای درمانی و بهداشتی مناطق محروم
را نیروهای بومی تأمین میکنند اما نکته آنجاست باید مراکز تخصصی نیز شکل
بگیرد تا پزشک و پرستار و پیراپزشک و... در مناطق محروم بمانند و کار کنند
چنانچه توسعه یافتگی اجتماعی و اقتصادی در مناطق محروم اتفاق نیفتاده باشد
گروههای پزشکی نمیتوانند آنجا دوام بیاورند. بنابراین پزشکان در مرکز
شهرهای بزرگ با جمعیت بیشتر اسکان می یابند که بتوانند درآمد بیشتری کسب
کنند لذا طرح اختصاص سهمیه بومی برای دانشجویان رشتههای پزشکی تا یک مدت
میتواند مسکن باشد اما اگر به توسعه یافتگی اجتماعی و اقتصادی در مناطق
محروم توجه نکنیم حتی بومیسازی هم نمیتواند خدمات بهداشتی و درمانی را
پایدار کند. البته این مسأله از عهده وزارت بهداشت خارج است و نیاز به همت
ملی دارد؛ اگر بتوانند توسعه یافتگی ایجاد کنند بخش بهداشت و درمان نیز
بهصورت پایدار باقی میماند.»
مخالفان طرح تحول نظام سلامت همچنین در اظهار نظرهای متعددی عنوان میکنند
دولت به جای آنکه پول را صرف بهداشت کند به سمت درمان برده است هر چند
سازمان بهداشت جهانی تقدم را به حوزه پیشگیری و بهداشت داده است اما آیا به
این معناست که درمان را رها کنیم؟ اکنون کشور با کمبود 70 هزار تخت
بیمارستانی مواجه است، واقعیت این است ارائه خدمات به مناطق محروم نیازمند
این است که تختهای بیمارستانی را در مرکز استانهای کم برخوردار نیز توسعه
دهیم. فراموش نکنیم کسانی که بیمار میشوند نیاز به درمان و تخت دارند. هر
اندازه بهداشت قوی باشد بیماری و نیاز به تخت بیمارستانی کم میشود اما
هنوز فاصله زیادی برای کاهش بیماریها داریم و به این زودی هم میسر
نمیشود.
به باور دکتر توفیقی، هر چند در حوزه بیمه نقدهایی به دولت وارد است اما
در مناطق محروم این دولت با تمام مشکلات بویژه در رسیدگی به مردم محروم
آنچه در توانش بوده با برنامه پیش برده و نمره قبولی خوبی گرفته است.
واقعیت این است که افزایش تعداد خانههای بهداشت و بازسازی و تزریق نیروی
انسانی جدید همگی در حد مثبت و بسیار خوب اجرا شد. اینکه گفته میشود دولت
به درمان توجه داشته نقد نابجایی است. عضو هیأت مدیره انجمن اقتصاد بهداشت
ایران در پاسخ به این سؤال که راهاندازی خانههای بهداشت در کاهش بار
ارجاع بیماران به مراکز شهرها مؤثر بوده یا خیر توضیح داد: یک زمانی ما
بیماران را از مرکز بهداشت به خانه بهداشت و بعد به بیمارستان پایه یا همان
سطح 2 و 3 ارجاع میدادیم. دولت یازدهم با تمرکز به توسعه خانههای
بهداشت، سطح یک ارائه خدمات را تقویت کرد تا ارجاع از سطح یک به دو را کاهش
دهد یعنی از طریق تقویت بیمارستانهای شهرستانها بیماران کمتر از
شهرستانها به بیمارستانهای مراکز استان مراجعه کنند اما نکته اینجاست
اینکه بگوییم مرکز بهداشت و خانه بهداشت را قویتر کردهایم و حتماً ارجاع
بیمار به بیمارستان مرکز شهرستان کم شده است خیلی نمیپسندم. او میگوید:
«در روستاها و مناطق محروم و کمتر برخوردار که سواد سلامت به اندازه کافی
نیست تقاضای خدمات سلامت کم است اما اگر کسی از نشانههای بیماری آگاه شود و
دسترسی زیاد باشد مراجعه به خدمات سلامت نیز افزایش پیدا میکند. بالا
رفتن سواد سلامت و افزایش سطح دسترسی باعث شده حتی در روستاها نیز بار
مراجعه مردم افزایش یابد طبق قاعده در دسترس بودن پزشک و بیمارستان خود به
خود محرک افزایش تقاضا است.»
در هر حال ارجاع بیماران به چند دلیل به مراکز استانها کمتر شده است، اگر
خدمات در سطح پایینتر قابل کسب باشد بیماران ارجاع نمیشوند اما موارد
پنهان ارجاع که ناشی از حساسیت زیاد افراد نسبت به سلامتشان است و دوست
دارند خود را بیشتر در معرض پزشک قرار دهند افزایش پیدا کرده است.برای مثال
بعد از رایگان شدن زایمان طبیعی (Natural childbirth)بویژه در استان سیستان و بلوچستان افزایش
شدید مراجعه بیمار به بیمارستانها و تسهیلات زایمان طبیعی را شاهد بودیم.
پیش از اجرای طرح تحول زنان این استان اغلب در منزل زایمان میکردند و آمار
مرگ و میر مادران باردار زیاد بود اما بعد از رایگان شدن زایمان طبیعی چون
قرار نبود پول دهند بار مراجعه زیاد شد.ایران